
تعداد نشریات | 21 |
تعداد شمارهها | 301 |
تعداد مقالات | 3,173 |
تعداد مشاهده مقاله | 3,211,807 |
تعداد دریافت فایل اصل مقاله | 2,380,299 |
تحلیل رقم نویسی پرتره یک درویش واقع در موزه توپقاپیسرای بر اساس تحلیل آثار منتخب کمالالدین بهزاد | ||
نگارینه هنر اسلامی | ||
دوره 10، شماره 25، شهریور 1402، صفحه 83-98 اصل مقاله (2.59 M) | ||
نوع مقاله: مقاله پژوهشی | ||
شناسه دیجیتال (DOI): 10.22077/nia.2023.5513.1636 | ||
نویسندگان | ||
علیرضا حسینی صدر* 1؛ سید مهدی حسینی نیا2؛ علی زارعی3 | ||
1مربی گروه هنر، دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه محقق اردبیلی | ||
2استادیار دانشگاه محقق اردبیلی، دانشکده علوم اجتماعی | ||
3دانشیار گروه باستانشناسی، دانشکده هنر، دانشگاه بیرجند، بیرجند، ایران | ||
چکیده | ||
در بسیاری از نگارههای منتسب به بهزاد، بدون توجه به اسلوب و ساختار هنری وی، آثاری بهاشتباه به این هنرمند نسبت داده شده است؛ به همین دلیل روش کار در فضاسازی، فیگور و تزیینات در آثار این هنرمند، از اهمیت ویژهای برخوردار است و بررسی آنها اسلوب نگارگر را مشخص میکند و یکی از فاکتورهای مهم در جهت شناسایی تابلوهای نقاشی است؛ از اینرو هدف اصلی این پژوهش، بررسی شیوههای ترسیم تزیینات، فیگور و ملحقات آن و همچنین مقایسه پرترههای انسانی در آثار منتخب کمالالدین بهزاد، با هدف شناسایی تابلو نقاشی پرتره «یک درویش»، اثر نسبت دادهشده به بهزاد است. این پژوهش بهروش کیفی و بهصورت توصیفیـ تحلیلی و تاریخی انجام پذیرفته و روش گردآوری اطلاعات برپایه مطالعات کتابخانهای استوار شده است. فرضیه اصلی پژوهش بدینصورت طرح میشود: با بررسی و تحلیل نمونهکارهای منتخب بهزاد، نگاره پرتره «یک درویش» اثر بهزاد نیست. نتایج بررسی نشان میدهد، تزیینات فیگور و اشیای وابسته (لباس، کلاه، عمامه و غیره)، در هر دوره میتواند نشانههای مشخصی برای شناخت آثار بهزاد باشد. با بررسی الگوهای تصویری و تزیینی و ارائه مستندات تحلیلی در جداول ارائهشده، پی برده میشود که پرتره یک درویش واقع در موزه توپقاپی سرای استانبول، میتواند اثری از هنرمند دیگری باشد که به بهزاد نسبت داده شده است. این اثر از اسلوب بهکاررفته در آثار بهزاد بهره نبرده است و دارای مشخصههای بارز آن نیست. این اثر بر طبق نشانههای موجود، احتمالاً متعلق به نقاشی عثمانی بوده است. نقاشان عثمانی تلاش میکردند تا از نقاشان ایرانی نیز تأثیر بگیرند که تقابل نقاشی ایرانی با نقاشی غربی را در آثار این هنرمندان میتوان مشاهده کرد. درنهایت با بررسی الگوهای تصویری و تزیینی نگارهها، میتوان به شناخت بهتری در آثار بهزاد رسید. | ||
کلیدواژهها | ||
سبک هرات و صفوی؛ کمالالدین بهزاد؛ پرتره یک درویش؛ اسلوب بهزاد | ||
مراجع | ||
آژند، یعقوب (۱۳87). مکتب نگارگری هرات. تهران: فرهنگستان هنر.
آژند، یعقوب (1395). نگارگری ایران (پژوهشی در تاریخ نقاشی و نگارگری ایران). جلد اول. تهران: سمت.
اسکندری تربقان، ایرج (1384). «هماهنگی طرح و تفکر در آثار کمالالدین بهزاد». پایاننامه دکترا. دانشکده هنرهای کاربردی، دانشگاه هنر تهران.
اعرابی، الهام (۱۳۸۷). سیری بر نگارههای ایرانی. تهران: اندیشه رفیع.
بهاری، عبادالله (۱۳۸3). بهزاد: استاد نقاشی ایران. مترجم: اکبر بهجت. شبستر: دانشگاه آزاد اسلامی.
پاکباز، رویین (۱۳۸5). نقاشی ایرانی از دیرباز تا امروز. تهران: زرین و سیمین.
پولیاکووا، ی. ا.؛ رحیمووا، ز. ای. (1381). نقاشی و ادبیات ایرانی. مترجم: زهره فیضی. تهران: روزنه.
خلج امیرحسینی، مرتضی (1391). رموز نهفته در هنر نگارگری. تهران: کتاب آبان.
رهنورد، زهرا. (۱۳۸۶). تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی: نگارگری. تهران: سمت.
شهکلاهی، فاطمه؛ میرزاابوالقاسمی، محمدصادق (1395). «بررسی تنوع پیکرهها و تناسبات انسانی در آثار کمالالدین بهزاد». نگره. شماره 39. صص: 99ـ90.
شیرازی، علیاصغر (1385). «کمالالدین بهزاد بزرگترین نقاش دنیای اسلام». مدرس هنر. شماره 1. صص: 27ـ9.
فیض، رضا (1387). «بهزاد صورتگر معنا (تأملی در یک اثر عارفانه از بهزاد)». آینه میراث. شماره 43. صص: 206ـ183.
کنبی، شیلا (۱۳۷۸). نقاشی ایرانی. مترجم: مهدی حسینی. تهران: دانشگاه هنر.
نقیب اصفهانی، شادی؛ ناظری، افسانه (1394). «ریختشناسی نگاره سماع صوفیان منسوب به بهزاد». نگارینه هنر اسلامی. شماره 7 و 8. صص: 107ـ97.
نوروزی، نسترن؛ صابر، زینب؛ ناظری، افسانه (1394). «خوانش کمالالدین بهزاد از داستان "سعدی و جوان کاشغری" براساس الگوی تعلیم و تربیت عرفانی نورالدینعبدالرحمان جامی». نگره. شماره 34. 51ـ37.
هاگه دورن، آنته (۱۳۹۴). هنر اسلامی. مترجم: عطیه عصارپور و مسیح آذرخش. تهران: یساولی.
Banu, M. (2005). OSMANLI MİNYAtÜR SANATI, kabalcı, Istanbul, 45-49.
Browne, G. B. (1997), A Literary History of Persia: Volume Three: Tartar Dominion 1265-1502 (Classics of Persian Literature, 4), Cambridge: Ibex Pub.
Davies, M. (1961). National Gallery Catalogues: The Earlier Italian School, London, 1961; reprint ed., London, 1971: 51-52, no. 3099.
KILIÇ, H. (2004). OSMANLI MİNYATÜRLERİNDE PADİŞAH PORTRELERİ. Lale, 1(1), 96-104.
Martin, F. R. (1912). The miniature painting and painters of Persia, India and Turkey (Vol. 1, p. 35f). London : B. Quaritch.
| ||
آمار تعداد مشاهده مقاله: 403 تعداد دریافت فایل اصل مقاله: 338 |